64

سلام 

خوبید؟

ما هم سعی می کنیم خوب باشیم

امروز و جمعه جز روزهای زیارتی امام رضاست و خیلی دوست داشتم میرفتم زیارت، برنامه اممون هم این بود که برای جمعه صبح بریم 

اما شاید نشه، امروز نشد و دیشب شوهرجان داشتن با تلفن صحبت می کردن متوجه شدم احتمالا شب جمعه اضافه کار باشن و جمعه ظهر هم بخوان برن اینه که عملا رفتنمون منتفی می شه ،یادش به خیر حدود 20 سال پیش ی روز مثل امروز، خاله ام ازم خواستن با هم مامانبزرگ ببریم زیارت، ی جای دنج پیدا کردیم و داشتیم زیارت نامه می خوندیم دیدم ی خانومی که داشتن با مامانبزرگ صحبت می کردن دارن روی مامانبزرگ می بوسن و ازشون خداحافظی می کنن و مامانبزرگ می گن انشالله کربلا برای ما هم دعا کن، گویا اون خانم خواب رئیس جمهور وقت آقای خاتمی دیده بودن و تعبیرش از مامانبزرگ می خواستن و مامانبزرگ هم براشون تعبیر کرده بودن چون خواب سید اولاد پیغمبر دیدی انشالله داری می ری زیارت کربلا، یادش به خیر چقدر مامانبزرگ مثبت اندیش بودن، چقدر انرژی مثبت داشتن، چقدر دوست داشتنی بودن.

 ی سری اتفاق های کوچیک پیش اومده که شوهرجان ما از کاه ، کوه ساختن و دوباره رفتن توی اون فاز، انگار دلشون بخواد همه چی بهم بریزه، نمی فهمم شوهرم، نمی دونم دیگه از دنیا چی می خواد، صحیح و سالم هست، بچه های خوب داره، همسرش هم تمام سعی اش رو می کنه شرایط خونه رو بدون تنش پیش ببره و توی اولویت همسرش گذاشته، سر کار می ره و ی حقوق متوسط داره که دستش جلوی کسی دراز نباشه، ی خونه داره و نگران اجاره خونه و .. نیست و ی ماشین 10 سال کارکرده داره که باز از هیچی بهتره، نمی فهممش دیگه از دنیا چی می خواد که اینقدر خودش و بقیه رو اذیت می کنه.درسته شرایط اقتصادی خیلی خیلی بد و بهم ریخته است ، درسته خیلی وضعیت روحیه ها خراب شده ، ما باید سعی کنیم شرایط خودمون مدیریت کنیم، اگر می تونیم شرایط ی جور مدیریت کنیم که ی تنش زیاد روی خونواده امون نباشه نه سر ی سری مسائل کوچیک هم خودمون و هم خونواده امون اذیت کنیم.

دیشب داشتم با صالح صحبت می کردم، توی این شرایط صالح هم خیلی تحت فشار قرار می گیره ، ازش خواستم که با کمک هم روحیه امون حفظ کنیم و سعی کنیم شرایط خونه رو مدیریت کنیم ، سعی کنیم حال روحی درونیمون خوب باشه و ی سری برنامه ریختیم که بتونیم از پسش بر بیایم 

خدایا خودت کمک کن، خودت هوای بچه هامون داشته باش، دلم بد جور گرفته خودت آرومم کن.

خدایا ممنونم به خاطر همه چیزهایی که به دلیل رحمتت بهمون دادی و همه چیزهایی که به دلیل حکنن بهمون ندادی ، ممنونم، ممنونم، ممنونم.

نظرات 5 + ارسال نظر
Zeha دوشنبه 13 مرداد 1399 ساعت 08:08 http://Zeha.blogfa.com

خوش به سعادتت که کنار امام رضایی
ما که دلمون لک زده براش

سمانه جان خوش بین بودن و قدردانی نعمتیِ که هر کسی نمیتونه داشته باشدش
شرایط سخت و مشکلات اقتصادی و این مریضی و اینا همه درست، ولی تا وقتی شکرگزار نباشی و راضی به داده های خدا، هیچ راهی برات هموار نمیشه....
ان شالله خدا کمک میکنه هممون از این گرفتاری ها رهایی پیدا میکنیم...

ممنونم
وجود حرم امام رضا ی نعمته که البته به قدری شرایط حرم دلگیره که وقتی می ری حرم نمی دونی چ واکنشی داشته باشی
خیلی خیلی موافقم باهت عزیزم
اما نمیدونم چرا بعضی هامون نمی تونیم بهش پایبند باشیم
انشالله

خانوم جان پنج‌شنبه 2 مرداد 1399 ساعت 12:10 http://mylifedays.blogfa.com

سلام چقدر خوب که توقع زیادی از زندگیت نداری و خداروشکر که همه چیز خوبه برات ، شاید همسرت ایده آل نگر هست و خب بهتر از اینها میحواد اینکه چیز بدی نیست البته به شرط تلاش بیشتر و رسیدن به خواسته هاشون

سلام خانم
همسر جان بنده به داشته هاش نگاه نمی کنه ، فقط می بینه چی نداره
من شرایط الان خودمون مقایسه می کنم با قبل خودممون، نه با کسی ، اینه که از داشته هام راضیم و اگر چیزی بخوام اول به خدا توکل می کنم و بعدبرای بدست آوردنش برنامه ریزی می کنم
اما شوهرجان دلش می خواد از آسمون سوراخ شه اون چیز براش جور شه

مرضیه سه‌شنبه 31 تیر 1399 ساعت 08:39 http://fear-hope.blogsky.com

عزیز دلمی که بدون اینکه بگم اسم پدر من رو آوردی، خدا شاهده الان میخواستم بگم یاد بابای من باش که دیدم خودت اسمش رو آوردی...
بابام حالش این روزها خوب نیست خیلی دعاش کن. نمیتونم درد و زجرش رو ببینم سمانه
والا منم یه وقتهایی هم از خودم هم از همسرم دقیقا سوالایی که تو درمورد همسرت داری میپرسم که با وجود اینکه بطور نسبی تو این شرایط سخت امرار معاش میکنیم اینهمه حس بد و سرخوردگی برای چیه؟ البته همسرم کم و بیش حق داره،‌با کاری که حقوقش چندماه یکباره و اونهمه درسی که بی هدف خوند و الان هم که بیکار...اما با اینحال منم همین حرفهای شما رو دیروز بهش یادآور شدم و ازش خواستم بیشتر شکرگزار باشیم
فشار زیادی روی مردهای ماست شاید ما نتونیم ذهنشون رو بخونیم چون همجنس اونا نیستیم اما آینده نامعلوم و بلاتکلیفی خیلی از مردم ما رو از هر جهت تحت فشار قرار داده و تبدیلشون کرده به بیماران روحی...
اون ذکر مامان بزرگت رو که تو پست قبل نوشتی یک جا بنویسم و انشالله منم بخونم
التماس دعا

قربونت هر وقت می رم حرم به خصوص صحن انقلاب به یاد پدرت هستم به شرط لیاقت
می دونم دیدن مریضی پدر و مادرها چقدر سخته
سخت بودن این روزها ی طرف ، سخت تر کردنش برای خودمون با بداخلاقی و نا شکری هم ی طرف، من می گم اگر مثلا از کاه ، کوه بسازیم به شرایط کمک که نمی کنیم هیچ بدتر هم می کنیم ، لااقل با آسون گرفتن زندگی رو برای خودمون و اطرافیان سخت نکنیم
خدا به هممون رحم کنه بانو
این دعا هم «اللهم ارزقنا توفیق الطاعه و بعد المعصیه» از امام زمان (ع) هست که خیلی مضامین عالیی داره و مامانبزرگم همیشه می خوندن، ملکه ذهنشون شده بود، اینقدر که توی کما هم ناخودآگاه این دعای شریف می خوندن

خاموش بندری جمعه 27 تیر 1399 ساعت 11:46

سلام ببخشید اگه حرم قسمت شد ورفتین برای شوهر جوان ومرحومم اگه تونستین دورکعت نماز به نیابتش بخونید ممنون میشم هرسال زوار امام رضا بود

روزهای یارتی که قسمت نشد برم
اما چشم حتما
کنار کامیاب خانم صالحی عزیز، پدر مرضیه گل به امید بهبودی شون و گلابتون بانو به امید دیدارشون به شرط لیاقت برای همسر مرحوم شما هم دعا می کنم

نمکی چهارشنبه 25 تیر 1399 ساعت 13:28 http://zendegie-shahrivari.blogfa.com/

چقدر با روحیه ای... مگه حرم بازه؟ آخه تو کرونا خیلی ترسناکه زیارت رفتن

سلام
فقط صحن های رو باز و با رعایت فاصله اجتماعی
یعنی اینه یکی در میون قالی پهن کردن و روی هر قالی هم یک خانواده می شینن
و اینکه اصولا ما بعد از نماز صبح می ریم که خیلی خلوته

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.