82

سلام 

خوبید؟

ما هم سعی می کنیم خوب باشیم 

آقایون محترم، درسته که اوضاع مالی خیلی بده، درسته ک زحمت می کشین ، اما اون خانمی ک با شما داره زندگی می کنه علاوه بر نیازهای مالی هزار تا نیاز روحی دیگه هم داره که متاسفانه نقش شما توی اون نیازها خیلی پر رنگه، اگر می بینید ی خانم هی خودش ب ندیدن می زنه و کم و کاستی های زندگی رو به روی خودش و شما نمی آره، اگر بی محبتی شما رو دید و اون جبران نکرد، نگین مجبوره و اگر جای بهتری سراغ داشت می رفت، فکر کنید شاید دوستون داره، شاید داره می بینه نصف عمرش توی ی زندگی گذاشته و می خواد نتیجه اش ببینه، فکر کنین ک اون هم آدمه و اتفاقا خیلی با احساس!!!

 چرا بعضی از زخم ها جاش می مونه، چرا بعضی چیزها رو هی سعی می کنی فراموش کنی اما فراموشت نمی شه، چرا ما آدما ب بعضی چیزها عادت نمی کنیم ، چرا بعضی بی توجهی ها با اینکه بارها تکرار می شه باز هم گزنده است و مثل روز اول یا بیشترآدم  اذیت می کنه؟

خدایا دوست دارم بگم ممنونم به خاطر همه چیزهایی ک به دلیل رحمتت بهم دادی و همه چیزهایی که به دلیل حکمتت بهم ندادی، اما تو این مورد حکمتت نمی فهمم، اما باز هم ممنونم، ممنونم و ممنونم

نظرات 10 + ارسال نظر
شقایق چهارشنبه 1 بهمن 1399 ساعت 20:46 http://hayta.blogfa.com/

من عاشق اون پاراگراف آخرتون شدمـ
امیدوارمـ مشکلات هر چه زود تر حل شن و خیلی زووود دلتون پر از آرامش شه

ممنون شقایق جانم
الان خیلی بهترم

آرزو سه‌شنبه 30 دی 1399 ساعت 14:26

آره منم با زن سالاری مخالفم.برای همین نگفتم زن سالاری فقط گفتم مرد سالاری و فرزند سالاری. مهم شنیدن و دیدن و درک کردنه.منم میگم سالاری نباشه.براری نباشه.کنار هم باشه.کلیشه ها دور ریخته بشه ولی متاسفانه زن ها این چیزها رو درک می کنند و مردها از منظر تربیت و ذهنیت خودشون قضایا رو می بینند

موافقم
درک کردن همدیگه خیای مهمه

شیرین سه‌شنبه 30 دی 1399 ساعت 10:23 http://khateraha95.blogfa.com

واقعا جای بعضی زخمها اصلا خوب نمیسه و از بین نمیره فقط ما خودمونو به ندیدن میزنیم

موافقم
حالمون خوب باشه اون زخم ها اذیت نمی کنه
حالمون بد باشه اون زخم ها توی دلمون عمیق می سوزونه

آرزو دوشنبه 29 دی 1399 ساعت 21:46


مشکلی که فکر کنم خیلی از خانم های ایرانی دارن.مرد سالاری،فرزند سالاریپس کی دیدن زن؟شنیدن زن؟

راستش من با زن سالاری هم ب شدت مخالفم
من می گم ی خانواده همه اشون نقششون و ارزششون با هم برابره
همشون با هم می شن ی خانواده

nazi salehi شنبه 27 دی 1399 ساعت 15:31

عزیزمهربونم .این درد خیلی از زنای جامعه ایرانیه فارغ از قیافه پول موقعیت اجتماعی حتی تحصیلات.علت اصلیش برمیگرده به نوع تربیت ما.متاسفانه یکی از عمده عوارض مرد سالاری همین تربیت غلط و القاء باور های غلط به پسراس از بدو تولد .الان الحمدلله مرد سالاری از ریشه خشکیده زن سالاریم نیست الان درگیر علط تر از اونها فرزند سالاری هستیم.سیستم تربیتیمون هیچ وقت نخواسته شایسته سالاری رو بپذیره.مردای ما الگوشون کی بوده پدرشون بچه های مام از پدرشون الگو میگیرن البته که نقش مادر بسیار حائز اهمیت و امید وارم ما بتونیم نسل بهتری تربیت کنیم.وقتی از بچگی به پس تلقین میکنیم تو مردی تو دست نزن این کارا زنونس الکی بادش میکنیم.حتی دیدم به پسرشون میگن مرد که گریه نمیکنه این دقیقا احساس رو توش میکشه و خشونت رو بهش القاء میکنه.و تاوانش رو باز خود ما زنها میدیم .هر کدوم داریم جور تربیت غلط یه زن دیگه رو میکشیم.مثل شما صبور و مدیر و لایق بودن هم یه حسنه که شامل همه نیست.خوش به حال اون مرد خوشبخت که شما رو داره .شک ندارم پسرتون با شناختی که ازتون دارم مرد واقعی بار میاد که دعای همسرش براتون خستگی یه عمرزحمت رو جبران کنه.
دوستی دارم شوهرش خیلی خوب تربیت شده و خیلی خوبتر زنش رو درک میکنه یه بار که پز شوهر داریش رو میداد بهش گفتم این پز رو باید مادر شوهرت بده چون این اقا تربیت شده و حاصل زحمت ایشونه‌.تو ان شاالله پز پسرت رو خواهی داد.
برات ارامش عشق و سلامت ارزو میکنم عزیز مهربونم

خانم صالحی عزیز
هر دفعه با شما صحبت کردم کلی آروم شدم
کاملا صحیح میفرمایید
کاش همه امون یاد بگیریم زن و مرد با هم برابرن
کاش احترام ب هم یاد بگیریم
شما همیشه ب من لطف دارین
من هم برای شما و خانواده گلتون بهترینها رو از خدا می خوام
روح کامیاب عزیز هم در آرامش باشه انشالله

هم درد جمعه 26 دی 1399 ساعت 21:49

سلام
منم همین مشکلات با همسرم دارم
با این تفاوت ک هفت سال ازدواج کردم
از شدت این احساسات و ناراحتی ک برام پیش اومد مریض شدم
افسرده شدم
منم هزار بار بهش درد گفتم نامه نوشتن پیامک کردم ولی انگار ن انگار
مثل همش سرد و بی روح و ...
منم دقیقا نمیدونم چیکار کنم حالم بهتر شده چندبار مشاوره رفتم فایده نداشت
انگار تو ذاتش و تغییر نمیکنه...
من برای شما دعا میکنم شمام لطفن برای من‌‌‌
من همه آرشیو قبلیتونم خوندم رفتارها همسر من مشابه همسر شماست...اومدم بگم درکتون میکنم
ولی راه حل ندارم چون خودمم موندم....

بارها و بارها خودم جاشون گذاشتم و سعی کردم از دید شوهرم زندگیمون ببینم، بارها باهشون صحبت کردم، بارها و بارها مشاوره رفتم
به نظرم رفتارشون ی واکنش از بچگی اشونه ک مونده توی رفتارشون و خودشون نمی خواد درست کننش
شاید من هم افسرده شدم و مریض شدم اما مجبور بودم خودم بکشونم
نمی دونم چی بگم امیدوارم شرایط زندگیتون بهتر شه و این درد ادامه دار نباشه
امیدوارم ک خیلی زود بیاین اینجا و بگین ک من این راه حل پیدا کردم
ممنون از حضورت عزیزم

لیلی جمعه 26 دی 1399 ساعت 20:03 http://leiligermany.blogsky.com

خیلی سخته حرفی که تو دلت تلنبار هست رو بگی و اثرش رو نبینی.فکر می کنم خیلی از خانم ها این روزهای بی توجهی رو تجربه کردند

خوشحال شدم لیلی جان ک اومدین اینجا
تحمل کردنش خیلی سخته، بعضی وقت ها خودت ب ندیدن می زنی، اما گاهی اینقدر بلد می شه جلوی چشمت ک هر چقدر سعی کنی فراموش کنی نمی شه

Reyhane R جمعه 26 دی 1399 ساعت 15:06

دیدی، تو اینجور مواقع فقط ناراحتی ها و خاطرات بد میاد سراغ آدم.هی یادت میاد که فلان روز هم فلان کار رو کرد! اه اه (:

آره ، دقیقا

فاطمه جمعه 26 دی 1399 ساعت 08:01 http://Ttab.blogsky.com

عزیزم‌چراباهم صحبت نمیکنید؟چرااون چیزایی که آزارت میده روبهش نمیگی؟حالاممکنه تاثیری روش نذاره ولی شماحداقل سبک شدی.وخیالت راحته که حرفاتوزدی.
شاید همسرتونم مشکلاتی داره که وقتی میبینه شمادرگیر۳تابچه و کاروغیره هستیدترجیح میده توخودش بریزه یااینکه ازاول اینطوری بوده وشماالان صبرت تموم شده
ولی بازبه نظرم حرف زدن بهترازنزدنه مثلا باهمین بهونه که چرالباسشو نپوشیده شروع کنید
میخواستم خصوصیش کنم تیکش نبود

یکی از آرزوهام صحبت کردن با همسر هست
متاسفانه ما صحبت کردن باهم یاد نداریم
دیگه من این جور مواقع قبلا براشون از ناراحتی هام می نوشتم توی ی برگه، کم کم با پیامک و بعدترها با تلگرام اینا و جالبه بدونی هنوز حرفم همون هاست
نه عزیزم راحت باش
البته اگر دوست داری تاییدش نکنم

یاسی جمعه 26 دی 1399 ساعت 03:00 https://jasmin2020.blogsky.com/

سمانه عزیزم...حس میکنم موقع نوشتن این پست خیلی دلت گرفته بوده ..حق داری ..زندگی کلا خیلی سخت شده..هر جای دنیا که باشی سختیها به قوت خودشون باقی هستن..فشارها زیاده...و تحملها کم..باید صبور بودن رو یاد بگیریم..نه اینکه چون زن هستیم وظیفه مون باشه ..برای اینکه استرس و خشم نابودمون نکنه..نذار چیزی توی دلت بمونه و آزارت بده...توی قلبت همه رو ببخش ...نه برای اینکه اونا لایق بخشش هستن برای اینکه خودت لایق آرامشی...

سلام یاسی عزیزم
قبول دارم زندگی در هر جای دنیا سختی های خاص خودش داره
اما وقتی کسی ک قراره همراهت بشه برای تحمل اون سختی ها، خودش ب دردت اضافه کنه ، تحمل اون سختی ها چند برابر سخت می شه
هر چقدر بچه هات خوب باشن
پدر و مادرت حامی
خواهرات سنگ صبور
برادرات پشتیبان
دوستات مهربون
ی همراه می خوایی ک بفهممتت
سعی کردم و می کنم ک ببخشم، واقعا ببخشم اما تا دوباره همون مورد تکرار می شه مثل روز اول می شکنم
برام دعا کن و امیدوارم خدا کمکم کنه ک این دفعه از صمیم قلبم بخشیده باشم

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.