درباره من
پیوندها
- تاب
- هر روز
- مرمرانه
- بی نقاب
- خلوت من
- منُ زندگیم
- یاسی ترین
- مجنون لیلی
- دلیل آرامشم
- چهل سالگی
- ر مثل رسیدن
- اینجا بدون من
- روزهای زندگی
- آبانه، دختر آبان
- نوشته های من
- مستطاب زندگی
- من و تنهایی هام
- اتاقی برای دو نفر
- دلنوشته های من آشتی جون
- مثال نقض یک مغز
- روزهای زندگی من
- زندگی شهریوری ما
- خاطرات یک مهندس
- کنار تو درگیر آرامشم
- لطفا خوب زندگی کن
- هشت بهشت زندگی
- زندگی به سبک مهتاب
- بوی بارون ... عطر یاس
- همه چیز همین جاست
- خاطرات شلخته و پلخته
- نا گفته های پنهان زندگی
- زندگی پر از خاطره است...
- جریان گورخری زندگی یک زن
- خونه احساسات یک اسفند ماهی
- ی مامان که نمی خواد فقط مامان باشه
- طیبه و پاک ترین احساساتش برای نیکان
- گر نگهدار من آنست که من می دانم .....شیشه را در بغل سنگ نگه می دارد
- تلاشهای محبوب حبیب برای زندگی بهتر
- خاطرات من به عنوان مادر و همسر ,وبلاگ قبلیم
- آرامش به همراهت ... مهر بورز
- جایی برای گفتن دلتنگی ها
- کودکانه هایم تمامی ندارد
- دنیای کوچک من و عشق
- هزار سال سی سالگی
- مونولوگهای من با خودم
- دلنوشته های خورشید
- در انتظار اتفاقات خوب
- ماجراهای گلابتون بانو
- می خواهم رها شوم
- چه سرنوشت خوبی
- دنیای این روزای من
- عمری که می گذرد
- یک زن می نویسد
- یادداشتهای روزانه
- یک جا برای خودم
- قصه های شیرین
- پیچک زندگی من
- زندگی می بافم
- رافائل و زندگی
- به وقت زندگی
- غار تنهایی من
- جاده بی پایان
- مرد صیغه ای
- دلیل آرامشم
- عکس رخ یار
- متولد آذر 59
- محبوب دلم
- بیم و امید
- دلنوشته
- یلدانامه
- دل آرام
- آبگینه
جدیدترین یادداشتها
همهبایگانی
- فروردین 1403 1
- دی 1402 1
- مرداد 1402 1
- تیر 1402 1
- خرداد 1402 1
- اردیبهشت 1402 1
- فروردین 1402 3
- اسفند 1401 4
- بهمن 1401 4
- دی 1401 3
- آذر 1401 4
- آبان 1401 2
- مهر 1401 2
- شهریور 1401 2
- مرداد 1401 3
- تیر 1401 2
- خرداد 1401 2
- اردیبهشت 1401 1
- فروردین 1401 2
- اسفند 1400 2
- بهمن 1400 3
- دی 1400 2
- آذر 1400 3
- آبان 1400 1
- مهر 1400 1
- شهریور 1400 5
- مرداد 1400 3
- تیر 1400 4
- خرداد 1400 3
- اردیبهشت 1400 3
- فروردین 1400 2
- اسفند 1399 5
- بهمن 1399 8
- دی 1399 5
- آذر 1399 3
- آبان 1399 2
- مهر 1399 3
- شهریور 1399 3
- مرداد 1399 3
- تیر 1399 3
- خرداد 1399 6
- اردیبهشت 1399 3
- فروردین 1399 2
- اسفند 1398 3
- بهمن 1398 4
- دی 1398 6
- آذر 1398 3
- آبان 1398 2
- مهر 1398 3
- شهریور 1398 2
- مرداد 1398 1
- تیر 1398 3
- خرداد 1398 1
- اردیبهشت 1398 1
- فروردین 1398 1
- شهریور 1397 1
- بهمن 1396 1
- دی 1396 4
- آذر 1396 2
- شهریور 1396 3
- تیر 1396 1
- خرداد 1396 2
- اردیبهشت 1396 3
- اسفند 1395 2
- بهمن 1395 2
- مهر 1394 2
جستجو
آمار : 161100 بازدید
Powered by Blogsky
آسمونی شدن بابا
سلام
خوبید
ما هر چقدر سعی می کنیم خوب باشیم نیستیم
بابام ۱۶ اسفند ساعت ۴:۳۰ دقیقه صبح آسمونی شدن
همون لحظاتی ک من بیدار شده بودم و از شدت تشنگی و استرس قلپ قلپ آب می خوردم
روزهای سخت و بهت اوری رو پشت سر گذاشتیم
همچنان توی بهت و ناباوری ام
هنوز امیدوارم یکی من از این کابوس وحشتناک بیدار کنه
خدایا اینقدر داغونم اینقدر حسرت دارم اینقدر درد دارم و راستش خیلی گله دارم ازت اما بازهم به خاطر همه چیزهایی ک به من دادی ممنونم، ممنونم، ممنونم
سمانه
شنبه 20 اسفند 1401 ساعت 09:11
سلام عزیزم.
چند روز پیش برات کامنت گذاشتم.
الان اومدم دیدم ثبت نشده.
الهی که دلت آرام گرفته باشه.
روحشون شاد...
ممنون ریحانه جان
چی بگم
خیلی تسلیت میگم سمانه جون، خدا بهتون صبر بده. من هم این روزها رو گذروندم میدونم الان چه حالی داری
ممنونم و خدا رحمت کنه رفتگان شما رو
سمانه جان تسلیت میگم بهت
میدونم روزهای سختی را سپری میکنی
جایگاه شون بهشت باشه
امیدوارم به آرامش برسی عریزم
ممنون عزیز دل
تسلیت میگم عزیزم خدابهت صبربده
روحشون قرین رحمت و آرامش
سلام
تسلیت میگم غم آخرتون باشه
سلام سمانه عزیز الان از دیشب خیلی حالم بده و مریض افتادم ولی نمیدونم یه لحظه دلشوره شما رو گرفتم اومدم تا از شما خبری بگیرم که شوک شدم خواهر خوبم خدا بهتون صبر بده و روح پدرتون رو همنشین اولیا الله بکنه
سلام عزیزم
انشالله که بهتر شین
ممنونم دعا کنید براشون و برامون
کل نفس ذایقه الموت ثم الینا ترجعون
درگذشت غم انگیز ابوی گرامیتان را تسلیت میگویم و برای ایشان رحمت و مغفرت و برای بازماندگان صبر و بردباری خواستارم، روحش شاد و قرین رحمت واسعه الهی
خدا رحمتشون کنه
و به شما صبر بده
سلام سمانه جان
خیلی ناراحت شدم از شنیدن این خبر. انشالله خدا رحمتشون کند.
خدا به شما و خانواده تون هم صبر جمیل عطا کند.
روحشون شاد
خدا بهتون صبر بده که بتونید از این مرحله رد بشید
واقعا خدا باید کمک کنه
خدا بهت صبر بده سخته از دست دادن عزیزان ادم زبونش قاصره از حرف زدن
سلام سمانه جان
تسلیت میگم ، خدا بهتون صبر بده. پدر شما از جوانی در معرض امتحان سخت الهی بود و خیلی خوب زندگی کرد و بچه های خوبی تربیت کرد ، خدارو شاکر باشیم که سایه اش رو در تمام سال های کودکی و جوانی روی سر شما نگه داشت و تمام این سال ها دست های پرمهرش رو داشتین گرچه که حسرت های زیادی هم بوده ولی به هرحال میشد حسرت ها خیلی بیشتر و پر رنگ تر باشه. انشالله خدا بهتون صبر بده و سایه ی مادرتون رو روی سرتون نگه داره. من در غمت شریکم
سلام عزیز دل
ممنونم