26

سلام 

خوبید؟

خوب الحمدالله ما هم بد نیستیم 

امروز ی صحبتی کردم با محمد که یکم ناراحت شدم ،هر چند به روش نیاوردم اما ته دلم نمی خواد محمد این خونه رو بفروشه!

اسمش می خواد هر چی باشه دلم نمی خواد با این وضعیت  صاحبخونه روی سرم باشه

خوب به خاطر بی فکری، محمد ی پول قلمبه باید بده به شهرداری، خونه رو هم برای این با کمک مامان خریده بودن که ارزش پولش حفظ شه قبول ، اما هر چی با خودم صحبت می کنم ته دلم ناراحته ، اصلا دلم نمی خواد خونه رو بفروشه و صاحبخونه روی سرم باشه، به خصوص اینکه صاحبخونه شاید یکی از آشناهای خاله ام باشه، باز هم هر چی خدا بخواد

محمد ی اشتباه بزرگ کرد بدون گرفتن مجوز خواست سالنش تغییر بده، توی این 3 ماه هی شهرداری و هی کمیسیون و ... تازه بعد از یک بار اعتراض به رأی کمسیون دیروز جریمه شده به پرداخت 165 میلیون تومن که باید برا فک پلمپ حداقل 30% تا دو هفته دیگه بریزه + هزینه بازسازیش که می گه حالا که این همه تعطیل بوده تغییرم اساسی تر کنم + وسایلش که تا جایی که جا می شده گذاشته توی انباری و ی تعداد زیادیش که شامل میز و صندلی، تخت و قالیچه ها و سیتستمش و .... توی محوطه حیاط بوده که کاملا غیر استفاده است.

به نظرم کل پول خونه رو شاید هم بیشتر باید هزینه کنه،نمی دونم قراره چی بشه، اما امیدوارم هر چی که شد خیر باشه و هم به نفع ما باشه و هم محمد، خواهش می کنم برامون خیلی دعا کنید که بتونم این شرایط تحمل کنم

توی خونه هم تابستون روزهای زوج صالح صبح ها می ره کلاس های تابستونی مدرسه،  اول  فوتسال و بعد ش هم خط تحریری و زبان و بعد از ظهر ها هم می ره استخر و کلاس شنا، شنبه که بعد از کلاس شنا با دوستاش که از همکلاسی هاش و همینطور از همسایه ها مون هم هستن تا ساعت 9 استخر بودن و ساعت 10 رسیدن و حسابی بهشون خوش گذشته بود، اما روزهای فردش خونه است و پهلوی بچه هاست، زهرا هم فعلا کلاس چرتکه می ره ، گفتم توی تابستون خیلی اذیتش نکنم ، محسن هم خونه است و فقط روزهایی که همسرم صبح ها سر کارن و صالح هم مدرسه است پرستارشون می آد که پهلوشون باشه، دارم فکر می کنم که از اول مهر اگر این پرستارشون قبول نکنه که شیفتی بیاد خونه بچه ها رو چ طور عادت بدم برن مهد.

خدایا ممنونم به خاطر تمام چیزهایی که به خاطر رحمتت دادی و تمام چیزهایی که به دلیل حکمتت ندادی

نظرات 3 + ارسال نظر
نمکی دوشنبه 31 تیر 1398 ساعت 14:42 http://zendegie-shahrivari.blogfa.com/

شرایط سختیه امیدوارم خدا خودش یه راهی بهتون نشون بده

خیلی ممنونم
انشالله

خانوم جان پنج‌شنبه 27 تیر 1398 ساعت 19:11 http://mylifedays.blogfa.com

امیدوارم هرچی که صلاحتون هست پیش بیاد هم برای شما هم برای برادرت

ممنونم

سارا دوشنبه 17 تیر 1398 ساعت 14:28 http://parsisstore.ir

عالی

چی چی عالی؟؟؟؟

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.