65

سلام 

خوبید؟

ما هم سعی می کنیم خوب باشیم

الان که دارم می نویسم دو تا کار مهم باید انجام بدم 

یکیش تهیه اسناد مناقصه ای که باید برای شرکت گاز بفرستم که کار خیلی سختی نیست، اسنادی که دفعه پیش فرستادم امتیازمون شد 98 و دومیش گزارش پیمان هایی که سال 99 مفاصا حسابشون گرفتیم برای مدیر عاملمون ، ببینم چند تا وضعیت فرستادیم و چند تا گرفتیم و کسوراتش چقدره و .... 

اما حواسم به کارم نیست، همش فکرم درگیره، هی به خودم می گم بی خیال باش خانم، می گذره این روزها ، اما ی بغض خیلی سنگین دارم.

به خودم می گم سمانه جان مهم اینه که سالمی ، مهم اینه که داری تلاش می کنی برای زندگیت، برای بچه هات، سعی می کنی محیط خونه ات شاد نگه داری و ... اما، اما .... 

هفته دیگه تولدمه، 37 سال از سالهای عمرم تموم می شه و وارد 38 امین سال می شم ،تقریبا نصف عمرم متاهل بودم، راستش نمی خوام بگم خسته ام یا نه اما از اول مرداد دارم فکر می کنم توی این سالها همسرم برای تولدم یا هر مناسبت دیگه چ کار خاصی انجام داده و یادم نمی آد، یادمه پارسال که ازشون خواستم حداقل ی کیک کوچیک بگیریم و بریم خونه که گفتن لزومی نداره البته روز بعدش رفتم هم کیک گرفتم و هم کاپ کیک و بستنی و مامان کربلا بودن و محمد بابا و خواهر وسطی رو آوردن خونمون و با بچه ها ی جشن کوچیک گرفتیم.

 اینا درصورتی که هر سال شده با یک کیک ساده تولد خودشون یا بچه ها رو جشن بگیرم یا حتی برای تولد 2 سال قبل سابله سفارش دادم کل اسمشون رو و سوپرایزشون کرده بودم خونه مامانشون و تولد بعدشون هم ی کیک خونگی با دیزاین گل باز هم توی فامیل خودشون ، تا الان یادم نمی آد که حتی ی شاخه گل به مناسبتی دریافت کرده باشم یا تبریک خشک و خالی، می دونم همسرم داره برای زندگیمون تلاش می کنه، می دونم دنبال یک لقمه نون حلاله، می دونم و هزار تا می دونم دیگه ، اما نمی دونم جایگاه من توی زندگیش کجاست، نمی دونم متوجه نیاز های من می شه و خودش به ندیدن می زنه یا کلا متوجه نیازهای خانم خونه نمی شه، اصلا می دونه خانم خونه توی اون زندگی نقشی داره یا نه!!!

از اول امسال برنامه ام این بود که اصلا برام مهم نباشه و  خودم برای خودم کیک سفارش بدم و ی دسته گل بزرگ اما الان به نظرم شاید کار بی خودی باشه، نمی دونم.

خدایا ممنونم به خاطر همه چیزهایی که به خاطر رحمتت بهم دادی و همه چیزهایی که به دلیل حکمتت ندادی، ممنونم، ممنونم و ممنونم.

پ ن : الان که ویرایش کردم دو تا کار دیگه هم باید انجام بدم ، لیست حقوق 5 ماه نیروهای کردستان بفرستم براشون و گزارش زابل رو هم ویرایش کنم، خدایا مددی

نظرات 13 + ارسال نظر
آبگینه یکشنبه 13 مهر 1399 ساعت 23:34 http://Abginehman.blogfa.com

فک کنم هم سن هستیم هم
خوب حق داری آدم روز تولدش دوس داره حداقل کیک و گل و کادو بگیره. حالا سوپرایز پیشکش

سالهای آخر دهه چهارم زندگی رو می گذرونم
ممنون که درکم می کنی و حرفم می فهمی

یک زن مینویسد شنبه 18 مرداد 1399 ساعت 14:06 http://www.write1woman.blogfa.com

عزیزم تولدت مبارک. خیلی از آقایون توی این برنامه ها نیستند. مهم اینه خوشحالیتو به برنامه دیگرون وابسته نکنی

ممنونم خانم
دقیقا همینه

طیبه شنبه 18 مرداد 1399 ساعت 11:02 http://almasezendegi.mihanblog

سلام اون دوتا کاری که داشتی به اضافه کارای خط اخرت تموم نشده بیای بنویسی

سلام
می نویسم عزیزم

زینب سه‌شنبه 14 مرداد 1399 ساعت 20:03

تولدتون مبارک. عزیزم خود به خودت برس و از ایشون توقع نکن. کسی که دائم گذشت میکنه میشه وظیفه اش و دیگه دیده نمیشه. خودت به خودت اهمیت بدی بقیه هم یاد میگیرن.

ممنونم خانم گل
آره موافقم
روندم دارم عوض می کنم اگر خدا بخواد

طیبه سه‌شنبه 14 مرداد 1399 ساعت 16:43 http://almasezendegi.mihanblog

بازم تولدت مبارک
جوون و سالم بمونی همیشه

ممنونم خانم
لطف داری عزیز دل

Zeha دوشنبه 13 مرداد 1399 ساعت 08:02 http://Zeha.blogfa.com

عزیزدلم تولدت مبارک باشه...
چقدر خوب کاری کردی که به خودت اهمیت دادی. گرچه میدونم لذت اینکه طرف مقابل برات همچین تدارکی رو ببینه خیلی بیشتر از این حرفاست ولی مهم تویی... ارزش و اهمیتی که به خودت میدی از هر چیزی مهم تره...
آقایون هم به خاطر درگیری های ذهنی و مشکلاتی که تو وضعیت الان باهاش رو به رو هستیم هوش و حواس نمی مونه براشون.
من لذت بردم از کارت

ممنونم
من امسال هم کیک سفارش دادم و هم از خواهر ها و برادرام دعوت کردم که بیان
که البته ی خواهر و ی برادرم عذر خواهی کردن و بهشون حق دادم
و هم برای خودم دارم ی چیزی که خیلی لازم داشتم و خریدم
نمی دونم چی بگم
قربونت عزیزم

سپیده یکشنبه 12 مرداد 1399 ساعت 12:51

سلام سمانه جون
عزیزم بنظرم خودت جشن بگیر واسه تولدت
من خودم یکی دوسالی هست هرچند وقت یه بار برای خودم هدیه میخرم روشم مینویسم تقدیم با عشق ب خودم. الانم رو ب روی اینه می ایستم و قربون صدقه خودم میرم. ب این نتیحه رسیدم اگه خودم خودمو تامین کنم ، حال بهتری پیدا میکنم. از خودم وقتی قیافه داغونم دارم عکس میگیرم و قربون صدقه میرم. بنطرم بسه دیکه نباید منتظر بمونیم بحاش خودمون ب خودمون محبت کنیم.

سلام عزیز دلم
آره کیک سفارش دادم و مامان و بابام و خواهر ها رو هم دعوت کردم
و خیلی ساله می خوام لونت بگیرم که امیدوارم برای تولدم برای خودم هدیه بگیرم

خانوم جان یکشنبه 12 مرداد 1399 ساعت 00:17 http://mylifedays.blogfa.com

اولا تولدت پیشاپیش مبارک

ممنونم بانو

فهیمه چهارشنبه 8 مرداد 1399 ساعت 19:17

منم قبلاً مثل شما بودم از آخرین تولدش که آخر شب با گریه خوابیدم تصمیم گرفتم برای تولدش کاری نکنم مثل خودش
حداقل اینطوری اعصابم راحت تره

اوایل هدیه های خاص می گرفتم و ...
ی مدت بی خیال شدم ، اصلا برای شوهرم مهم نبود،
بعد هم بچه ها بیشتر شدن و بزرگ دیدم اینطوری جو خونه وضعیت ش خراب می شه اینه که تصمیم گرفتم دو باره حداقل ی کیک بگیرم برای مناسبت های اینجوری

الا چهارشنبه 8 مرداد 1399 ساعت 16:19

عزیزم شما یک خانم فوق العاده این.تولدتون مبارک. کاش همسرتون بیشتر قدر شما رو بدونه

ممنونم خانم
اینقدر ها هم خوب نیستم اما تمام تلاشم می کنم که جایی کم نذارم

طیبه چهارشنبه 8 مرداد 1399 ساعت 13:39 http://almasezendegi.mihanblog.com/

سلام تعداد خیلی کمی از مردها ای چیزا رو یادشون می مونه و براشون مهمه
اصلا ناراحتی نداره عزیزم

سلام عزیزم
شاید هم الان خیلی حساس شدم

shaqaieq چهارشنبه 8 مرداد 1399 ساعت 12:43 http://hayta.blogfa.com

به نظر منم روز تولد خیلیییی مهمهه :)
شده یه کیک کوچیک یا اونایی که دوسشون داریم باشیم، ولی در کل آقایون این چیزا براشون مهم نیست متاسفانه :


+ منم همین مدلیم روز تولدم حتما باید کیک ُ بگیرمم

سلام عزیز
خیلی خوش اومدی
من هم خیلی دوست دارم اما همسرم اصلا براشون مهم نیست

نمکی چهارشنبه 8 مرداد 1399 ساعت 11:04 http://zendegie-shahrivari.blogfa.com/

مردها کلا یکم فراموشکار و سهل انگارن

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.