دعا

سلام دوستان جان 

لطفا برام دعا کنید 

استرسم خیلی بالاست

ی جلسه داریم ساعت 10 

دعا کنید همه کاسه کوزه ها سر من نشکنه

ی اختلاف بین مدیرعامل و رئیس هئیت مدیره که دارن زورشون روی سر من خالی می کنن

احساس می کنم قفسه سینه ام داره می ترکه از حجم این همه فشار و استرس

تا زیر گلوم درد می کنه 

خدایا خودت درست کن همه چیز

نظرات 2 + ارسال نظر
مینا شنبه 8 شهریور 1399 ساعت 01:57

سلام عزیزم بنظر من یک ماه نرو سرکار خدا هم بزرگه من نه خونه دارم نه ماشین نه منبع درامدی فقط درامدم یارانه معیشتی هست و هم قسط،دارم هم بیمه زنان خانه دار میدم و بازم میگم خدا بزرگه و سرکار نمیرم مهم بچه ها هستن پول خوبه هست ولی زمان حال اینده را نمیدونیم حالا هی برم کار پول جمع کنم پس فردا فوت کردم چی میشه شوهر ادم میره زن میگیره دوست دارم زمان مرگم فقط دوتاانگشتر حالا چه بدل چه طلا برا دخترام بزارم من بخدا جات بودم خونه داشتم اصلا قید کارا میزدم الانم زدم

سلام عزیزم
خیلی به این موضوع فکر می کنم
اما راست راستش بخوایی گاهی از کارهایی که وقتی من باشم بادی انجام بدم و وقتی نیستم بقیه انجام می ذن خسته می شم
مثل دستشویی بردن بچه ها، اب خواستنشون یا آب و چایی و میوه خواستن همسر، سفره پهن کردن و جمع کردن و.... وقتی من نیستم یا خودشون تنها انجام می دن ، یا پدرشون آما وقتی من هستم همش اینجور کارها رو انجام میدم و همش در حال کارهای اینطوری ام
اینه که می گم حداقل 6-7 ساعت از این جو دور باشم

طیبه دوشنبه 27 مرداد 1399 ساعت 10:54 http://almasezendegi.mihanblog.com/

سلام خدا خودش چاره سازه

واقعا همینه
به مامان زنگ زدم گفتم دعا کنید
طوری شد که جلسه ها جدا جدا برگزار شد

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.