76

سلام 

خوبید؟

ما هم سعی می کنیم خوب باشیم 

الحمدالله حالم خوبه ،اون تک و توک سرفه هم خیلی کمتر شده ، فعلا تا الان هم بچه ها نشونه ای از خودشون نشون ندادن، اما همچنان یکم ته ذهنم درگیرشونه، یکی از سخت ترین چیزهایی که تجربه کردم این بود که این مدت نتونستم بغلشون کنم و از ته دل ببوسموشون که دیگه این چند روز آخر گاهی می بوسیدمشون، گاهی محسن می گفت یعنی کرونا تموم شده که بوسم می کنی

از شنبه هفته قبل هم می آم سرکار، و روزهای خیلی پر کاری رو می گذرونیم و همچنان اختلاف زیاد روسای ما سر جاش و جدیدا باز دارن چراغ خاموش جفتشون تیشه می زنن به ریشه اینجا و جالبه که یکیشون فکر می کنه که داره شرایط بهتر می کنه درصورتیکه ....

 دوشنبه هفته پیش ی جلسه بازگشایی پاکات مالی مناقصه شرکت کردم، بعد شرکت ما که همیشه درست ترین  و بهترین برآورد داشت ، متاسفانه این چند تا مناقصه امسال پرت ترین برآورد داشت و برای من سخت بود که می دیدم اما نمی تونستم برم به رئیس هئیت مدیره بگم ،بابا به جای هارت و پورت اضافی و به حرف اون پسری که فکر می کنه ی دونه اختراع کرده الان دیگه به عنوان نابغه باید جلوش خم و راست شن کل دنیا ، مقایسه کن برآوردهای سالهای قبل با امسال و بر و تا ته ماجرا.

امیدوارم جریان محل کار هم ختم به خیر شه ، البته ی پیشنهاد کار نیمه وقت اما با رد شدن بیمه کامل بهم شده که فکر می کنم ی نشونه است از طرف خدا به من که نگران نباش ، امیدوارم هر چیزی که خیره برامون رقم بخوره انشالله .

دلم برای بابام خیلی زیاد تنگ شده، حدود 1.5 ماهه که ندیدمشون ، درسته هر روز تصویری تماس می گیریم، اما هر سری که می پرسن کی می آیی  دلم خون می شه ، شاید ، شاید آخر هفته برم و ببینمشون.

از اون بازه قرنطینه گاهی می شینم پای فیلیموو ی سری فیلم  و سریال میبینم و الان دارم شام ایرانی فصل 1 می بینم ، سری اول مال سال 92 بود و وای که چقدر سبک زندگی ها از اون سال تا الان عوض شده، از ظروف پذیرایی ساد تا چیدمان ساده خونه ها به نظرم اصلا قابل مقایسه با این سالها نیست ، چی شده که سبک زندگی ها حتی توی مردم عادیمون اینقدر بالا رفته، شاید شاید یکی از خوبی های کرونا کم شدن میزان تجملات برای مردممون باشه البته امیدوارم

خدایا ممنونم به خاطر همه چیزهایی که به دلیل رحمتت بهمون دادی و همه چیزهایی که به دلیل حکمتت بهمون ندادی، ممنونم، ممنونم، ممنونم

نظرات 4 + ارسال نظر
shaqaieq پنج‌شنبه 27 آذر 1399 ساعت 00:39 http://hayta.blogfa.com

الهی همیشه شاد و سلامت باشید سمانه جون

ممنونم مهربون

خانمـــی سه‌شنبه 25 آذر 1399 ساعت 13:22 http://dar-masire-zendegi.blogfa.com/

درست حدس زدی سمیرا جون ببخشید کامنتتو اصلاح کردم.
خداروشکر که بهتری انشاالله زودتر تموم شه کرونا

راحت باش و ممنون

یاسی دوشنبه 24 آذر 1399 ساعت 10:00 https://jasmin2020.blogsky.com/

سلام
من دارم از اول پستهاتون رو میخونم و هر چی پیش میرم بیشتر به این نتیجه میرسم که شما نمونه کامل یه مادر و همسر وفادار هستین و چه سختیهایی رو تحمل کردین تا همه چی رو بطور تمام و کمال مدیریت کنین ...خدا حفظ کنه پسرگلتون رو...چقدر فهمیده ست و با وجود سن کم همیشه سعی کرده باری از روی دوش شما برداره...کاشکی همسرتون بیشتر کمک حال باشن و در این راستا نه تنها از نظر روحی بلکه جسمی مسئولیت بیشتری در زندگی بعهده بگیرن...امیدوارم خداوند شما و خانواده محترمتون رو حفظ کنه.

سلام عزیزم
خیلی خوش اومدی
ممنونم ، واقعا همینه صالح همیشه کمک حالم بوده
من هم امیدوارم بهترینها برای شما پیش بیاد

طیبه شنبه 22 آذر 1399 ساعت 13:03 http://parandehdararamesh.blogfa.com/

سلام عزیزم خوشحالم که خیلی بهتری
تو واقعا یه مادر نمونه ای
اینو از کارهای زیادی که انجام میدی و ماحصلش میگم.اون چیزایی که من دیدم ازبچه هات.ماشالا هزارماشالا

انشالا مامان بابا اینا حالشون خوب باشه، یه کم دیرتر دیدن اشکال نداره ولی حق داری دلتنگ باشی
درباره ی کار هم ....واقعا اینا چی فکر می کنند؟

سلام
ممنون
انشالله که شما هم بهتر و بهتر شین
شما همیشه به من لطف داری و این از بلند نظریت هست طیبه جان
انشالله که همه پدر و مادر ها خوب باشن
درباره کار هم دو تا پیرمرد 70 ساله دارن عین دو تا پسر بچه 7 ساله لجبازی می کنن

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.