81

سلام 

خوبید؟

ما هم سعی می کنیم خوب باشیم 

روز یکشنبه صبح خواهرشوهرجان اومده بودن دنبال مادرشوهرم ک ببرنشون آزمایش و از اونجا هم مادرشوهر بردن خونه جاری جانشون، دیروز جاری جان ب من زنگ زدن، اینقدر عصبانی بودن ک حد نداره، چرا چون پدرشوهرجان رفتن آزمایش pcr  گویا جواب تستشون مثبت شده،می گفتن چرا بقیه به فکر نیستن، خوب دو تاشون بمونن خونه و نوبتی بچه هاشون برن پیششون، خواهرشوهر بزرگم مسیرش خیلی دوره و براشون سخته و خواهر شوهر کوچیکم هم کلا عادت نداره به این جور چیزها و براشون مهمه که قبل 9 خونه باشن و مهم نیست ک حال مامانشون الان چ طوره؟به جاری جان حق دادم، از دیروز صالح یکم آبریزش داره، وسط امتحاناش،خوب اگر مادرشوهر یکم رعایت می کردن، ماسکشون توی خونه میزدن، از لیوان یا قاشق خاصی ک براشون گذاشته می شداستفاده می کردن، یا با اینکه ازشون خواهش کرده بودم فقط از سرویس فرنگی استفاده می کردن ، من توی ذهنم حتی خطور نمی کرد که شاید از مادرشوهرم گرفته باشه، 

دعا کنید که این چند روز هم به خیر بگذره و صالح هم زود حالش خوب شه

دیروز تولد شوهرجان بود، زهرا کلی ذوق و شوق داشت، تصمیم داشتم ی کاپشن گرم براشون بخرم، ک خوب خیلی گرون بود، ب لباس گرم رضایت دادم ، با دو تا دسته گل نرگس و مریم (بیشتر برای دل خودم) خریدیم و با اینکه تصمیم داشتیم کیک خودمون درست کنیم باز ب پیشنهاد زهرا ی کیک کوچیک هم براشون خریدیم، ی تولد کوچیک گرفتیم، اینقدر بچه ها ذوق داشتن ک حد نداره و من چقدر لذت می بردم از ذوق کردنشون، هر چند که هنوز شوهرجان لباسشون تنشون نکردن ببینن توی تنشون چ طوره

خدایا ممنونم به خاطر همه چیزهایی ک به دلیل رحمتت بهمون دادی و همه چیزهایی که به دلیل حکمتت بهمون ندادی، ممنونم، ممنونم، ممنونم

نظرات 2 + ارسال نظر
حسین پنج‌شنبه 25 دی 1399 ساعت 03:03 https://jadeyebipayan.blogsky.com

سلام. خدا زودتر به همه شون سلامتی بده
بخصوص صالحه آن شاءالله
تولد همسری هم مباررررررک باشه

ممنون
خدا به شما هم سلامتی بده
باز ممنون

فاطمه چهارشنبه 24 دی 1399 ساعت 18:03 http://Ttab.blogsky.com

سلام عزیزم یعنی ممکنه تست مادرشوهرتم مثبت باشه؟نگران نباش نوجوون هامعمولا خیلی ضعیف میگیرند.سعی کن آبمیوه وسایرمایعات روزیادتربهش بدی به همراه سوپ های مقوی.
آفرین که بازتولدگرفتید.من اگه جای شمابودم بااون سابقه همسرتون سرتولدشماشایداین کارونمیکردم.ولی بالاخره ایشونم خیلی زحمت میکشند.اهان یادم افتادکه سرکرونای شماهم اهمیت داده بودندو کمک حالتون بودند

سلام
هنوز تست ندادن ، اما من بنا رو گذاشتم به اینکه مثبته
خدا کنه مثل خودم باشه که خیلی علایم نداشته باشه ، فعلا آبریزش بینی داره و یکم هم گلو درد
ویتامین ث و آبمیوه می خوره و البته سوپ هم با هزار ادا میخوره
هر دفعه می گم این دفعه آخره و باز اون لحظه آخر دلم نیم آد و می گیرم
الان اینقدر ناراحتم که حتی ی نگاه به هدیه اشون نکردن، همش می گم بی خیال اما ته دلم داغونه داغون
برای کرونای من ، شوهرم دوبار اومدن دکتر با من و ی بار هم آزمایش و اینکه مثلا اگر همیشه در حد یکی دو کیلوم میوه می گرفتیم اون بازه جعبه سیب و پرتقال و نارنگی و لیموشیرین می گرفتن، اگر نه ی لیوان آب دستم ندادن

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.