علی انصاریان هم رفت
خدا رحمتش کنه
می دونین ی جور تلنگره ک بچه های هم دوره ما می رن
و اینکه چقدر خاطره داشتیم باهشون
نمی دونم برنامه خدا برای ماها چیه
گاهی فکر می کنم شاید می خواد ب من یکی بگه سمانه دنیا اینقدر ارزش نداره ک خودت اذیت می کنی
ببین انصاریان و میناوند و هزارتا مثل اینا ک هم سن و سالین حالا یکم کمتر یا بیشتر رفتن
نمی دونم چی بگم
خدا رحنتشون کنه و به خانواده هاشون صبر بده
سلام
همه پستهاتون که رمز داره
اگه با آقایون مشکلی نیست ممنون میشم بخونم مطالبتون رو
علت رمز دار شدن فقط این بود ک دو تا از همکارهام بدون اینکه به من بگن اینجا رو می خوندن
و راحت نبودم، حتما رمز تقدیمتون می کنم
سمانه جان رمزی شدی
موقتا رمز می ذارم تا بعد ی تصمیم بگیرم
یا باید کنار بیام ک دوتا از همکارها اینجا رو بخونن ک دوست ندارم
یا باید انتقال بدم
ایمیل یا ... بدین رمز می دم خدمتتون
شرط اصلی اینه ک رمزم بدم بهتون اینه ک همکار نباشین
سلام سمانه جان
کم کم داره پست ها رمزی میشه؟
خصوصی نوشته ها یا میشه رمز بگیرم؟
می فرستم برات عزیزم
خدا به مادر بیچاره ش رحم کنه...همین الان شنیدم در بخش اورژانس بیمارستان فرهیختگان بستری شده..
واقعا
من هی می خوان نخونم ، هی رصد می کنم و دلم می گیره
خدا به مادرش صبر بده
شُک بدی بود واقعا
نمیدونم چی میشه گفت اصلا
روحشون شاد
خدا روحش را شاد کند
انشاالله