سلام
خوبید؟
ما هم خوبیم الحمدالله
الحمدالله سفرمون سفر خیلی خوبی بود و علی رقم شرایط قبل سفر همه چی خوب بود،به شرط لیاقت نایب الزیاره دوستان بودم
11 سال قبل همین روزهای خرداد ماه من مکه بودم و از لحاظ قمری روزها ی ذیقعده زائر کربلا و کاظمین و بعد 11-12 سال مجدد توفیق شد و هر جور و با هر زبانی که شاکر باشم کمه
اما ظاهرا به بچه ها خیلی سخت گذشته
دیروز که خواهرشوهرشون اومده بودن خونمون می گفتن روز ی نبوده که زهرا گریه نکنه، هرچند بچه ها دو روز خونه مادرشوهر، دو روز خونه خواهرشوهر، دو روز خونه مامانم و دو روز خونه خواهر کوچیکه بودن
روز دوشنبه ساعت 2 صبح رسیدم خونه و تا جمع کردم و دوش گرفتم و خوابیدم شد ساعت 4.5 اما 8 رفتم شرکت و سه شنبه هم همینطور، سه شنبه بعد از ظهر مهمون داشتم از چهارشنبه صبح افتادم از شدت خستگی و بی حالی ، سه شنبه شب هم البته مهمون های دوم برای جمعه دعوت کرده بودیم و منی که نگران چ طور از پسش بر بیام ، روز چهارشنبه و پنجشنبه به استراحت گذشت و البته 5 شنبه خرید ی سری ملزومات مهمونی ، اما جمعه از صبح زود تا ساعت 9 شب فقط می دویدم و از شدت خستگی و کار و الحمدالله که مهمونی دوم هم ب خوبی و خوشی تموم شد
روز چهارشنبه که مرخصی بودم هم یکی از کارهایی که توی شرکت روش خیلی انرژی گذاشته بودم به نتیجه رسید و کلی خوشحال شدم
فقط مونده ی کار توپ گرفتن توی این بلبشوی پروژه ها که انشالله اینم حل شه و بتونیم به موندگاری شرکت امیدوار شیم انشالله
خدایا ممنونم به خاطر همه چیزهایی که به دلیل رحمتت بهمون دادی ، ممنونم، ممنونم، ممنونم.
سلام سمانه جونم مجددا زیارت قبول
نمونه ای توووووو
هشتک هفده تیر
سلام عزیزم
ممنون شما خیلی لطف داری
زیارت قبول دوست عزیز. آفرین چقدر پر انرژی برای مهمونی های پشت سر هم . من که جرات دادن چنین مهمونیهایی رو ندارم . کرونا هم که حسابی تنبلمون کرده .
ممنون مهربون
قبول دارم کرونا خیلی سبک مهمونی هامون رو تغییر داده
زیارت قبول
ممنون
سلام سمانه جون زیارت قبول خوش به حالت یکی از آرزوهامه برم کربلا
سلام عزیز
ممنون
انشالله خیلی زود به این آرزوت می رسی
زیارت قبول عزیزم
خوش به سعادتت
خیلی هم خسته نباشی - خستگی سفر هنوز در نیومده 2 تا مهمونی دادی
واقعا دمت گرم
خدا بهت قوت بده عزیزم
ممنونم سحر جانم
مهمونی فامیل مامانم ی بعد از ظهر بود و زود تموم شد
فامیل شوهر از صبح تا شب روی پا بودم و شب از شدت بدن درد داشتم هلاک می شدم
وای خداخواهرت زایمان کرد؟مبارکه ازطرف ماتبریک بگو.طبیعی یاسزارین؟
آره خواهرم طبیعی زایمان کرد
ممنون
زیارت قبول باشه عزیزم.آخی دلم سوخت برای دخترت.الهی کنارهم همیشه خوش باشید
ممنون فاطمه جان
راستی خواهرم زایمان کرد
دیگه نوبت شما خیلی نزدیکه
سلام، زیارت قبول
حاجت روا شوی
از اینکه وبلاگ یک بانوی معتقد را یافته ام و نوشته هاش را میخونم، خدای را سپاسگزارم.
سلام
ممنونم
شما لطف دارین ب من
منم از خوشحالی با شما خوشحالم
زیارتت قبول باشه سمانه جان
ممنون خانمی عزیزم
زیارت قبول بانو جان
ان شاالله قسمت همه ی رفته ها و نرفته ها
ممنون
انشالله
زیارت تون قبول باشه
ممنون