سلام
خوبید؟
ماهم سعی می کنیم خوب باشیم
این دی ماه، ماه عجیبی بود
با بستری شدن بابا همراه بود، و منی که از شب چله دلم خون بود که چرا پیش بابا نیستم و دوران بستری شدن بابا که خیلی راحت نمی تونستم برم پیششون ، مادرشوهری که همراهم شد و موند پیش بچه ها تا من بتونم حداقل 3-4 روز اخر برم، بابا تا 12 دی بیمارستان بستری بودن، خیلی روزهاش اشک ریختیم، خیلی روزها امیدوار بودیم
و منی که توی اون اوضاع نمی دوستم باید جشن بگیرم برای زهرا یا نه، جشنی که از مدتها قبل برنامه ریخته بودم، جا رزرو کرده بودم ، هدیه سفارش داده بودم و هماهنگی هاش انجام داده بودم، از 12 ام تا 19 ام مهلت بود و بالاخره 16 ام مهمونهام دعوت کردم و الحمدالله خاطره خوبی بود هم برای من و هم برای زهرا و هم برای مهمونها، و چ خوبه تماس بعد مراسم و تشکر از خاطره اون روز و سرمایی که بعد اون روز اومد مشهد و از روز سه شنبه تا الان بچه ها تعطیلن.
و چهارشنبه که قطعی شد فامیل شوهر می آن خونمون و جشن روز مادر و تولد 43 سالگی همسر و اون روز هم الحمدالله روز خوبی بود.
این سرما هم جالب بود، راستش من اصلا از سال 86 یادم نیست و سالهای قبل این حجم از سرما یادم نمی آد
اما سرمایش خونمون هواساز هست و اصلا جوابگو نبود حتی سالهای قبل هم مشکل داشتیم، اما امسال خیلی عجیب بود در بهترین حالت دمای هوا سالن بین 18-20 بود و رو آوردیم به کرسی علی رقم مخالفت همسر، از ترس قبض برق، اما شدت سرما به حدی بود که مجبور شدیم و تجربه خوبی بود، انگار عادت کردم به کرسی ، گرمای مطبوعش و ... .
بگذریم
+عجیبی دی ماه با بستری مجدد امروز بابا بیمارستان تکمیل شد می شه خواهش کنم برای بابام دعا کنید
خدایا ممنونم به خاطر همه چیزهایی که به دلیل رحمتت بهمون دادی ممنونم، ممنونم، ممنونم
سلام سمانه جان من مشهد هستم و زهرای منم جشن داره امسال
میتونم بپرسم کجا رو رزرو کردید و هزینه برای هر مهمون حدودا چقدره
البته یکی از دوستاش کافه گرفت
سلام عزیز
خاله مامانم خونه اشون وقف کردن برای خیریه امام حسن عسگری
ما اصولا مراسممون رو اونجا میگیریم
انشاالله پدرتون هر چه سریعتر بهبودی کامل پیدا کنن
ممنون خورشید عزیزم
سلام به روی شما
تیم معجزه درونیم
( خودشناسی )